نوشته ای برای دخترم
سلام دختر گلم امروز که دارم این مطلب رو مینویسم تو دو روز سن داری و خیلی کوچک هستی و روزی که بدنیا آمدی دو کیلو و نهصد گرم بودی و حالا هم هنوز تغییری زیادی نکردی و شیر مادرت رو لب نمی زنی و من تا سه روز دیگر میروم به خدمت سربازی و تا دو ماه نمی بینمت و دلم برات تنگ میشه این مطلب رو نوشتم و این وبلاگ رودرست کردم تا یاد و خاطره ای از کودکی خودت داشته باشی و نمیدونم چند سالته که داری این وبلاگ رو می بینی و که میشه این رو بخونی گلم